حتی شبم تاریک نیست

دنیای این روزای من ، هم قد تن پوشم شده

اینقدر دورم از تو که ، دنیا فراموشم شده


دنیای این روزای من ، درگیر تنهایی شده

تنها مدارا می کنیم ، دنیا عجب جایی شده


هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم

آینده ی این خونه رو با شمع روشن میکنم


در حسرت فردای تو ، تقویمو پر می کنم

هر روز این تنهایی رو فردا تصور میکنم


هم سنگ این روزای من ،حتی شبم تاریک نیست

اینجا به جز دوری تو ، چیزی به من نزدیک نیست

متن آهنگ نرو مهستی

از تو اگه هستی من . رنجه و عذابه

با تو اگه آرزوهام . نقش روی آبه


چوب خدا رو میخوری که صدا نداره

کی میگه که چشمای خدا این روزا تو خوابه؟


نرو و نرو و نرو و نرو . به خدا میمیرم

نگو و نگو و نگو و نگو . که من از تو سیرم


میگیره دامنتو این همه گریه های من

میبینه این همه آزار تو رو خدای من


نمیشه . نمیشه . نمیشه بی تو بمونم

غم تو . غم تو . غم تو بسته به جونم


کی میشه یار برات . همدم و غمخوار برات

شمع شب تار برات . جر من تنها؟


من برات یار میشم . همدم و غمخوار میشم

شمع شب تار میشم . در همه دنیا

روزا که میگذرن ،اما محاله که حسم عوض بشه

حرفامو میشنوی ، از لابلای شعر ، اینجوری بهتره

اما بدون هنوز، شبهام بدون اشک ، محاله بگذره


بودی کنار من، اما چه سوت و کور، من بودمو خودم

با این همه ولی از گوشه گیریات ، خسته نمیشدم


تو با خودم که هیچ ، با سایه ی منم ،حرفی نمیزدی

با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی


از چی برات بگم ،وقتی نگفته هام ،با من آجین شده

حس میکنم دلم ،غمگین ترین دله ،روی زمین شده


روزا که میگذرن ،اما محاله که حسم عوض بشه

آخه هر شب یه ذره شعر ،روح خرابمو سمت تو میکشه


امشب قراره که ، با خاطرات تو ، بازم بشینمو باز دردو دل کنم

با کاغذای شعر ،صبحو ببینمو غرق خودم بشم


با قطره های اشک، رو کاغذای خیس

این بیت آخره ، اما همیشه شعر، پایان قصه نیست ...

من و بارون ...

دانلود آلبوم من و بارون از بابک جهان بخش با لینک مستقیم به همراه تکست تمامی آهنگها! خیلی ازش خوشم میاد ....


دوباره  
دوباره اشک دوباره درد
دوباره گریه یه مرد

دوباره زخم دوباره آه
یه بازی پر اشتباه

دوباره میبینم تو رو
میگم بمون اما برو

گریه هامو نبین برو
به پای من نشین برو

عمرتو پای من نریز
به فکر من نباش عزیز

حیف تو بارونی بشی
تو غصه زندونی بشی

عمرتو پای من نریز
به فکر من نباش عزیز

حیف تو قربونی بشی
تو غصه زندونی بشی
 
  دانلود


  ای کاش  
من هوش و حواسم پی چشماشه
ای کاش که عاشق نشده باشه

ای کاش بدونه خیلی میخوامش
از وقتی که رفته رفته آرامش

عشقش واسه من بدجوری حساسه
میترسم از اینکه منو نشناسه

دست خودمم نیست دلم گیره
با دیدن عکسش نفسم میره

نمیخوام تنهاشم عاشق چشماشم
هرجا که باشه دلم میخواد کنارش باشم

شب تا صبح بیدارم خیلی دوسش دارم
غیر ممکنه از این عاشقی دست بردارم

آرامش چشماشو نشونم داد
شیرینی خنده هاش تکونم داد

از وقتی که چشماشو نشون داده
بدجوری توی قلب من افتاده

عکس یادگاریش روی این میزه
این عکس برام خاطره انگیزه

شاید نمیدونه عاشقم کرده
ای کاش یه بار دیگه برگرده
 
 دانلود


  اقرار  
دلم میخواست بفهمی که نباشی تلخ و سردم
شاید دیره ولی حالا میفهمم اشتباه کردم

از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دل دادم
نمیدونم چجوری شد که از چشم تو افتادم

واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تو و آشفته ام
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم

منو اصلا نمیبینی با اینکه روبروت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم

نباید رو میشد دستم نباید وا میشد مشتم
با اقرارم به عشق تو خودم رو تو دلت کشتم

به جرم اینکه میدونی به جرم اینکه بهت گفتم
منو نادیده میگیری ازم رو بر میگردونی

واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تو و آشفته ام
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم

منو اصلا نمیبینی با اینکه روبروت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم
 
 
  دانلود


ایده آل    
تو رو دیدم و دید من به این زندگی تغییر کرد
همین لبخند شیرینت من و با عشق درگیر کرد

شروع تازه ایه واسه من از نفس افتاده
خدا تورو جای همه نداشته هام بهم داده

چه آرامش دلچسبی تماشای تو بهم میده
تو ایده آل ترین خوابی که بیداری من دیده

نه نمیزارم که فردا یه لحظه از تو خالی شه
تو بد هم بشی معنای بدی واسم عوض میشه

یه لحظه هم اگه دور شی حواسم پی تو میره
هوا بدون عطر تو برای من نفسگیره

ببین این عشق دریایی دلمو عفو دنیا کرد
تو ثابت کردی که میشه یه دریا توی دل جا کرد
 
 
 دانلود


به خودت باختمت  
بیخودی یه عمر واسه داشتن تو جنگیدم
کاشکی زودتر معنی سکوت رو میفهمیدم

واسه تو هرکاری کردم اما نشناختمت
باید اقرار کنم به خودت باختمت

امروز که میگی عشقت بازی بود
هرچی که بوده صحنه سازی بود

بیخودی چشم به چشم تو دوختم
توی این خونه مهره ی سوخته ام

فکر نکردی به من و احساسم
تو میدونستی من چه حساسم

بدون حرکت بازی رو بردی
نمیدونی چی سرم آوردی

تو سکوت کردی و این واسه باختن بس بود
انگاری بازنده از قبل مشخص بود

به خودت باختمت از خودم جا موندم
آرزو ها داشتم اما تنها موندم
 
 
  دانلود


من و بارون  
سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالیم
عیبی نداره میدونم باعث این جدایی ام

رفتم شاید که رفتنم فکرتو کمتر بکنه
نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه

لج کردم با خودم آخه حست به من عالی نبود
احساس من فرق داشت با تو دوست داشتن خالی نبود

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نورچراغ تو خیابون

خاطرات گذشته منو میکشه آروم
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نورچراغ تو خیابون

خاطرات گذشته منو میکشه آسون
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون

باختن تو این بازی واسم از قبل مسلم شده بود
سخت شده بود تحملت عشقت به من کم شده بود

رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
من هنوزم عاشقتم به دل میگم بساز بسوز
 
 
  دانلود من و بارون

دانلود من و بارون به همرا رضا صادقی


مواظب خودت باش  
مواظب خودت باش خیلی غریبه دنیا
شاید به حکم تقدیر بی من بمونی تنها

شاید واسه همیشه تنها بشی عزیزم
یا اینکه دل خسته از دنیا بشی عزیزم

بی من و با من اما مواظب خودت باش
نشکنه بغض چشمات نزار بریزه اشکاش

شاید دیگه نتونی تکیه کنی به شونم
شاید دیگه نتونم کنار تو بمونم

بی من و با من اما مواظب خودت باش
نشکنه بغض چشمات نزار بریزه اشکاش
 
  دانلود


  ای دل  
دلم سوخت واسه احساسی که پای تو هدر کردم
دلم سوخت که تو بودی و اما با تنهایی سر کردم
دلم سوخت واسه قلبی که عاشقونه دست تو دادم
واسه عمری که سوزوندیش ولی باز نرفتی از یادم
دلم سوخت دلم سوخت

ای دل دیگه تنها باش و بسوز
دیگه چشمو به در ندوز
آخه اون دیگه پیشت نمیاد
رفتش دیگه فکر چشاش نباش
دنبال خنده هاش نباش
اون دلش دیگه تو رو نمی خواد

توی خواب و خیالم هنو دستاتو می گیرم
می دونم که نمیای ولی من برات می میرم
همه احساس و قلبم تو دستای تو گیره
می خوام رها شم از تو عشقت از دلم نمیره
عشقت از دلم نمیره
دلم سوخت واسه قلبی که عاشقونه دست تو دادم
واسه عمری که سوزوندیش ولی باز نرفتی از یادم
دلم سوخت دلم سوخت

ای دل دیگه تنها باش و بسوز
دیگه چشمو به در ندوز
آخه اون دیگه پیشت نمیاد
رفتش دیگه فکر چشاش نباش
دنبال خنده هاش نباش
اون دلش دیگه تو رو نمی خواد

ای دل دیدی تنهات گذاشت و رفت
توی غمهات گذاشت و رفت
آره دوست نداشت و رفت
رفتش اما عکساش کنارمه
فقط تنهایی یارمه
ببین توی صدام غمه
 
 
  دانلود


همه دنیام  
معذرت می خوام ازت تو رو اذیت کردم
از گناهم بگذر من می خوام برگردم
معذرت می خوام ازت که تو رو رنجوندم
اگه احساسمو باز اشتباه فهموندم ، اشتباه فهموندم

همه دنیام تو آرزوهام تو تو نفس هام تو خاطره هام تو
روز و شبام تو وقتی تنهام تو همه حرفام تو
اون که می خوام تو اون که می خوام تو

هنوز قلبم پیشت هر جا که هستی هست
تب چشمات چشامو روی هستی بست
می خوام برگردم و بگم دوست دارم
ازت چشم برنمی دارم دیگه تنهات نمی ذارم

همه دنیام تو آرزوهام تو تو نفس هام تو خاطره هام تو
روز و شبام تو وقتی تنهام تو همه حرفام تو
اون که می خوام تو اون که می خوام تو
 
  دانلود


  دیدنی شدی 
چه احساس عجیبی چه تقدیر غریبی
تو داری میری و این آخرین دیدارمونه
برای آخرین بار یه سایه روی دیوار
من و تو زیر بارونیم و هیچکس نمی دونه ، نمی دونه

امشب چه دیدنی شدی باور نکردنی شدی
دستامو محکم تر بگیر حالا که رفتنی شدی
امشب چه دیدنی شدی

قراره با جدایی قصه مون سر شه
قراره چشم من خیس و دلم از غصه پر پر شه
تو می خندی ولی من دلهره دارم
دیگه آروم نمی گیرم دیگه طاقت نمیارم
دیگه طاقت نمیارم

امشب چه دیدنی شدی باور نکردنی شدی
دستامو محکم تر بگیر حالا که رفتنی شدی
امشب چه دیدنی شدی

دانلود

دست میذارم رو قرآنو میگم که میمیرم برات

يه سلام عاشقونه

با يه بغض بي بهونه

مي نويسم تا بدوني

ياد تو، تو دل مي مونه

يادته وقتي مي رفتي

دم به دم نگات مي كردم

بغض سنگين توي چشمام

گفتي: صبر كن برمي گردم

يادته قسم مي خورديم

عزيزم بي تو ميميرم

اما حالا كه تو نيستي

من با دلتنگي اسيرم

يادمه وقتي مي گفتم

به خدا نميري از ياد

آه سردي مي كشيدي!

توي قلبم مثل فرياد

اما حالا كه تو نيستي

حال و روز من خرابه

آخر قصه ي عاشق

اشك و ماتم و سرابه

اما حالا كه مي بينم

بي تو دل رنگي نداره

توي آسمون چشمام

غروبا بارون مي باره

مي دوني طاقت ندارم

با غم و غصه اسيرم

زود بيا كه خيلي تنهام

به خدا بي تو ميميرم



به جون خودم به جون خودت حرف دل و بگم بهت

منو نمیخوای تو دیگه،شلوغ شده دور و برت


به جون خودم به جون شما تمومه قصه های ما

دنیای خوب من و تو پر شده از رنگ و ریا


به جون خودت به جون خودم شکست با اون کارات دلم

نذار به هرکی که میاد از اون دورنگیات بگم


به جون خودم به جون چشات دیگه نمیمونم باهات

شکستی قلب خسته مو دیگه تموم شدم برات


به جون خودت به جون چشام هیچوقت نبودی پا به پام

حتی دیگه دوست نداری واسه خدافظی بیام


به جون خودت به جون دلم میخواستی از پیشت برم

دیگه نمیخوام خوشیهات خراب بشن به خاطرم


به جون خودم به جون ماه چشام نمیمونه به راه

یادت باشه که بدجوری کشتی دلم رو بیگناه


به جون خودم به جون شبام دیگه مهم نیستی برام

میاد یه روز که افتادی با اشک و گریه هات به پام


به جون خودت به جون لبات یه روزی میمردم برات

اما بدون که بعد از این همش میخندم به غمات


به جون خودم به جون غمم تو لحظه های ماتمم

رفتی و خندیدی یواش به غصه های مبهمم


به جون خودم به جون تنم اونکه اسیرته منم

میرم بدون که بی تو باز مثل یه آینه میشکنم


به جون نگات به جون صدات یا اون همه ناز و ادات

دست میذارم رو قرآنو میگم که میمیرم برات


با تشکر از shadow

رفتی نموندی بی وفا  تنهایی سخته به خدا ...

رفتی ، نموندی ، بی وفا

انگار اثر نداشت ، دعا


قلب منو شکستی و

غصه نخور فدای سرت


گفتی که چاره ، سفره

گفتی دعا ، بی اثره


نگاهم هر روز به دره

غصه نخور ، فدای سرت


فدای سرت اگه من خیلی تنهام

فدای سرت اگه گریونه چشمام


فدای سرت اگه دلمو شکستی

میگن عاشق یکی دیگه هستی


دلت دیگه از شیشه نیست

چشات مثل همیشه نیست


تو گل نمیریزی به پام

دیگه نمی میری برام


آغوش تو برای من، انگار دیگه جا نداره

دوستم نداری میدونم ، این دیگه اما نداره


شبای تاریک و سیاه ، ماهو صدا نمیکنی

قفل سکوتو دیگه با معجزه باز نمیکنی


رفتی نموندی بی وفا

تنهایی سخته به خدا


باز زیر قولت زدیا

غصه نخور فدای سرت


گفتی نه هال رفتنی

نه اهل دل شکستنی


دلی نمونده بشکنی

غصه نخور فدای سرت


پ ن : گاه شمار جدایی : روز چهل و سوم

بی معرفت ...

دلم برات تنگ شده بی معرفت

تو نیستی و گریه شده یه عادت


دلم برات تنگ شده خیلی زیاد

دلم بجز تو هیچکسو نمیخواد


اینقدر گریه کردم این شبا رو

قسم دادم خدا رو به خدا رو


چه غصه ها که از غم تو خوردم

عطر تو رو خونه به خونه بردم


من به تو دل دادم و دل سپردم

نبودی که ببینی غصه خوردم


دلم برات تنگ شده خیلی زیاد

نبودی و ندیدی بی تو مردم


پ ن  : گاه شمار جدایی : روز بیست و سوم

پ ن  2: هنوز عسلویه هستم و چقدر هوا گرمه ...

این همه بی مهریات تو رو از یادم نبرد ..

میگن ساده نباش ، دوستت نداره

میگن دست تو دست غریبه ها میزاره


بهم میگن که تو منو بازیچه کردی

میگن یه روزی ، میری و بر نمیگردی


نمیدونن عشق منی ، غرورمو نمیشکنی

آسمونم زمین بیاد ، بدون فقط مال منی


بگو تو هم دوستم داری ؟ بگو؟ مرحم رو زخمام میذاری؟

نزار از دوریت بمیرم ،  نگو که تنهام میزاری


بگو که سردی باهمه ؟ بگو دوستم داری یه عالمه ؟

نزار بگم بازیچتم ، بذار بگم دوستم داری


نزار که عشق من و تو ، رنگ جدایی بگیره

نمیذارم یه بی وفا ، عشقمو از من بگیره


بزار اینو بگم به تو دوستت دارم نرو

نگو برو تو رو نمیخوام به روم خط بکش


عزیزم ، دستمو تنها نذار گلم

بزار که فریاد بزنم ، میخوام بگم دوستت دارم


حرفام تموم شد دیگه چیزی ندارم بگم

اگه منو نمیخوای باشه از پیشت میرم


اما بدون باز میام ، سراغتو میگیرم

تنهام گذاشتی ولی ، بازم برات میمیرم


کاش بدونی بی کسی ، چی به روز من آورد

این همه بی مهریات تو رو از یادم نبرد


میرم ولی خوب بدون ، واست تنگ میشه دلم

با چشم گریون میگم  ، خدا نگهدار گلم

های های گریه بدرود بود......

این پست قبلا نیز ثبت شده بود و به خاطر ارسال توسط Tatiyana Lady تاریخ ارسال پست اصلاح شد که مجددا در صفحه اول قرار بگیره!!

شعر ارسالی بسیار زیبا از royal


آخرین شب گرم رفتن دیدمش ، لحظه های واپسین دیدار بود

او به رفتن بود و من در اضطراب ، دیده‌ام گریان، دلم بیمار بود


گفتمش: از گریه لبریزم مرو! گفت: جانا! ناگزیرم، ناگزیر

گفتم: او را ، لحظه‌ای دیگر بمان ! گفت: می‌خواهم، ولی دیر است دیر!


در نگاهش خیره ماندم، بی امید ، سر نهادم غمزده بر دوش او

بوسه‌های گریه آلودم نشست ، بر رخ و برلاله‌های گوش او


ناگهان آهی کشید و گفت: وای! زندگی زیباست گاهی، گاه زشت

گریه را بس کن، مرا آتش نزن ! ناگزیرم از قبول سر نوشت


شعله زد در من، چو دیدم موج اشک ، برق زد در مستی چشمان او

اشک بی طاقت در آن هنگامه ریخت ، قطره قطره از سر مژگان او


از سخن ماندیم و با رمز نگاه ، گفت: می دانم جدایی زود بود

با نگاه آخرینش بین ما ! های های گریه بدرود بود......

قسم به عشقمون ، به لب رسیده جون

اصلا امروز انگاری قرار نیست حال من بهتر بشه و لحظه به لحظه واسم مث جهنمه !!!! اینم مث پست قبلی ها حرفای دلمو میگه :


نرفته یاد تو هنوزم از سرم

نمی تونم من از تو ساده بگذرم


گلم تا آخرم ، با چشمای ترم

گذشتی از من و نکردی باورم


می شد که یک کمی، می شد که یک دمی

می شد که لحظه ای، بگی یه کمی و یک دمی به فکرمی


بیا و اون نگات، بیا و خنده هات ، سکوت و بشکن و

بگو منم دوستت دارم و می مونم باهات


نرو بمون تویی تموم باورم

نگاه تو شده امید آخرم


قسم به عشقمون ، به لب رسیده جون

نرو باهام بمون ، نکن چشام و خون

قلعه سنگین تنهایی ...

سلام خوبی؟

به خدا نمیدونی چقد دارم عذاب میکشم!!حالا مثلا امروز روز تولدمه!!!! به خدا من فقط جرمم اینه که دوست دارم و نمیتونم مث بقیه بگم این نشد یکی دیگه و فراموشت کنم!!!!! به خدا نمیدونی چی داره به روزم میاد! همه درد و مرضی هم دارم میگیرم! اون از دردهای قفسه سینه و اینا ، ایتم که حالا شروع شده گردنم ،، حالا بعدیش هم خدا میدونه چیه که انتظارمو میکشه ... به خدا نمیدونی چقد سخته که انقد همه جات درد بگیره که حتی به کارهای عادی خودت هم نرسی!!! بخوای بیای نت هم همین که دو دقیقه نشستی دیگه از درد عاجز بشی و همینم نتونی بیای ...

اینم یه شعر قشنگه که دیروز استاد گیتارم واسه تمرین جدید بهم داد، خیلی ازش خوشم اومد!!  وقتی شعرو شنیدم خیلی به دلم نشست!! میذارمش دوست داشتی بخون :


آه اگر، روزی نگاه تو

مونس چشمان من باشد

قلعه سنگین تنهایی 

چهاردیوارش زهم پاشد


آه اگر، دستان خوب تو

حامی دستان من باشد

قلعه سنگین تنهایی 

چهاردیوارش زهم پاشد


قلعه تنهایی ما را

دیو ، در بندان خود کرده

خون چکد از ناخن ،این دیوار

جان به لبهای من آورده


آه اگر ، روزی صدای تو

گوشه ی آواز من باشد

قلعه سنگین تنهایی 

چهاردیوارش زهم پاشد


آه اگر ، دیروز برگردد

لحظه ای امروز من باشد

قلعه سنگین تنهایی 

چهاردیوارش زهم پاشد

کاش میشد قصه عشق مرا باور کنی...

متن های ارسالی از royal


میروی تا با نبودن عشق را پرپر کنی

میروی با اشک حسرت, دیده ام را تر کنی


آن همه گفتی نگاهت با نگاهم زنده است

من نباشم,میتوانی روزها را سر کنی؟


در نبودت گریه کردم,آینه احساس کرد

آینه شو,گریه ام را حس کنی,باور کنی


سبز در عشقت شدم,کم کم تو دانستی ولی

عاقبت میخواستی در قلب من خنجر کنی


بعد تو در سینه نامت میشود یک خاطره

کاش میشد قصه عشق مرا باور کنی...

***************************************************
کاش تو این نوشته را میخواندی,

کاش میدانستی دلم در حسرت دوباره دیدنت پر میزند و در سینه میسوزد,

کاش شمع آرزوهای مرا باد جدایی تو خاموش نمیکرد...

کاش میدانستی جای تو برای همیشه,کنار تنهایی من خالیست........

************************************************

تو رفته ای و باز هم,

من و سکوت و انتظار و لحظه های بی تپش و یک نگاه بی قرار

تو رفته ای و باز هم,

من و غم نگفته ها وبغض مانده در گلو و گریه های بی صدا

تو رفته ای و باز هم,

من و شبان بی فروغ و اشک های نا شکیب و این زمانه دروغ

تو رفته ای و باز هم,

من و خیال بودنت و یاد روزهای خوب و حسرت نبودنت...

*******************************************************
بگذر...

خنجر مکش بر زخمی با نمکش تازه میدارم...

رهایم کن,

این روزها تنهایم,

گیجم,

گمم,

خسته ام و بی یاور...

این روزها داغ غربتم را صبورانه بر دوش میکشم,

رهایم کن...

بگذار در پیله تنهایی ام بپوسم وقتی جرات پروانه شدن ندارم...

*********************************************************
به سرم میزند,گاهی و سر به سر عکسهایت میگذارم

و آن وقت نقاشی میکشم بیخیالی چشم هایت را که میدرخشد با غرور در تب و تاب لحظه های بارانی

وآنگاه غروب میشوم در وسعت همه نیامدن ها و در خیال آمدنت....

دلم گرفت از آسمون ، هم از زمین ، هم از زمون ...

سلام خوبی؟

چقد همه شادن و خوشحال . ایشالله همیشه شاد باشن و موفق! ولی ای کاش منم شاد بودم !!!!!!! ای کاش منم میتونستم مث بچه ها خوشحال باشم که دیگه دانشگاه داره تموم میشه !!! ولی واسه من هیچ خوشحالی که نداره تازه عذاب هم هست!!! خیلی دلم گرفته!! اونقدر که حتی تصورش رو هم نمی تونی بکنی!!! ولی بدون فقط تو میتونی منو از این حالت آزاد کنی!!!


دلم گرفت از آسمون ، هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقد غمه دلم گرفته از همه


ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی میگم

من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم                                            


امشب از اون شباس که من دلم می خواد داد بزنم

تو شهر این غریبه ها دردمو فریاد بزنم                    


از این همه دربه دری ، تو قلب من قیامته

چه فایده داره زندگی این انتهای طاقته                                     

        
از این همه در به دری ، به لب رسیده جون من

به داد من نمی رسه ، خدای  آسمون من

من بی عشق تو از زندگی بیزارم

شعر ارسالی از آزاده :


درست وقتی كه لبخندتو دیدم

همون لحظه به آرزوم رسیدم


بذار دنیامو پای تو بریزم

بذار حس كنم اینجایی عزیزم


با اینكه تازه به دلم نشستی

یه حسی میگه خیلی وقته هستی


تو تصویر یه رویای قدیمی

عزیزم تو تموم زندیگیمی


خودت كه میدونی عاشق چشماتم

من تا آخر این زندگی همراتم


حرفمو باور كن خیلی دوست دارم

من بی عشق تو از زندگی بیزارم


میترسم یه روزی ازم جدای شی

میترسم دیگه عاشقم نباشی


همیشه نگران عشقمونم

عزیزم بذار عاشقت بمونم


ببین پر شده از تو روزگارم

به غیر از تو كسی رو دوس ندارم


واسه من تو یه عشق بی نظیری

به این راحتی از دلم نمیری


خودت كه میدونی عاشق چشماتم

من تا آخر این زندگی همراتم


حرفمو باور كن خیلی دوست دارم

من بی عشق تو از زندگی بیزارم

تا وقتي که نبود تو ، يه روز کاري بده دستم

نباشي ، کل اين دنيا واسم قد يه تابوته

نبودت مثل کبريت ، و دلم انبار باروته


نباشي روز تاريکم ، يه اقيانوسه آتيشه

تموم غصه دنيا ، تو قلبم ته نشين ميشه


دنيا رو بي چشمات نميخوام يه لحظه

دنيا بي چشمات يه دروغ محضه!


نباشي هر شب و هر روز ، همش ويلون وآوارم

با فکرت زنده ميمونم ، تا وقتي که نفس دارم


تا وقتي که نبود تو ، يه روز کاري بده دستم

بمون تا اخر دنيا،بموني تا تهش هستم

سوختم درآرزویت گر نمی دانی بدان ...

شعر های ارسالی از "......"

فقط سوز دلم را درجهان پروانه می داند

غمم را بلبلی کاواره شد از لانه می داند


نگریم چون زغیرت غیر می سوزد به حال من

ننالم چون زغم یارم مرا بیگانه می داند


به امیدی نشستم شکوه خود را به دل گفتم

همی خندد به من این هم مرا دیوانه می داند


به جان او که دردش را هم از جان دوست تر دارم

ولی می میرد از این غم که داند یا نمی داند


نمی داند کسی کاندر سر زلفش چه خونها شد

ولیکن موبه مو این داستان را شانه می داند


نصیحت گر چه می پرسی علاج جان بیمارم

اصول این طبابت را فقط جانانه می داند


عاشقم عاشق به رویت گر نمی دانی بدان

سوختم درآرزویت گر نمی دانی بدان


مشنو از بدگو سخن من سست پیمان نیستم

هستم اندر جستجویت گر نمی دانی بدان


این که دل جای دگر غیر از سر کویت نرفت

بسته آنرا تار مویت گر نمی دانی بدان


گر رغیب از غم بمیرد یا حسد کورش کند

بوسه خواهم زد به رویت گر نمی دانی بدان


با همه زنجیر وبند وحیله ومکر رغیب

خواهم آمد من به کویت گر نمی دانی بدان


غیرتم می کشد این گونه که پروانه دهد جان

سوزد وخوش بود الحق که چه مردانه دهد جان


ای خوش آن عاشق صادق که به میدان محبت

غرق خون گردد ودردامن جانانه دهد جان


درگه دوست بود خانه آزادی وامید

زنده آن است که درخدمت این خانه دهد جان


گر خزان حمله کند بنده آن بلبل مستم

که جدایی نکند از گل ودرلانه دهد جان

یه حرفهایی همیشه هست ، که از درد توی سینه است

یه حرفایی همیشه هست ، که از عمق نگاه پیداست

از اون حرفای تلخی که ، مث شعر فروغ زیباست


از اون حرفها که یک عمره  به گوش ما شده ممنوع

از اون حرفهای بی پرده ، شبیه شعری از شاملو


از اون حرفها که میترسیم ، از اون حرفها که باید زد

از اون درد دلای خوب ، از اون حرفهای خیلی بد


نگفتی و نمیگم ها ، حقیقت های پنهونی

از اون حرفها که میدونم ، از اون حرفها که میدونی


یه حرفهایی همیشه هست ، که از درد توی سینه ست

مثل رپ خونی شاهین ، پر از عشق ِ ، پر از کینه ست


پر از نا گفته هایی که ، خیال کردیم یکی دیگه

دلش طاقت نمیاره ، همه حرفامون و میگه


همیشه آخر حرفا ، پر از حرفای ناگفته ست

همیشه حال ما اینه ، همیشه دنیا آشفته ست


پ ن : عاطفه به خدا منم خیلی از این حرفا دارم که به تو بگم، و مطمئنم تو هم همین جور ... پس تو رو خدا انقد اذیتم نکن دیگه!!!

خدایا برای رفتن از دنیا ، حواست به منم باشه

خدایا از تو دلگیرم ، دارم از غصه می میرم

چرا قسمت همین بوده ، که محتاج و زمین گیرم


نه آغوشت رو میبینم ، نه اجابت میکنی دردم

یک کاری کن من از اینجا ، به آغوش تو برگردم


یک کاری کن بیام پیشت ، رو لبهام خنده پیدا شه

نزارم منو بیشتر ، حواست به منم باشه


خدایا زندگی اینجا ، کنار آدما سخته

تو دنیا هرکی بدتر بود ، چرا بی درد و خوشبخته


خدایا کفر حرفه من ، نزار لبهام به حرف واشه

برای رفتن از دنیا ، حواست به منم باشه


یک کاری کن بیام پیشت ، رو لبهام خنده پیدا شه

نزارم منتظر بیشتر ، حواست به منم باشه


هنوز داغون داغونم ، هنوز از سردیه آهم

نه میگریم ، نه می خونم ، حواست به منم باشه

خون شدی تو رگهام ...

ميدونم برات عجيبه اين همه اصرار و خواهش

اين همه خواستن دستات ، بدون حتي نوازش


ميدونم که  خنده داره واسه تو گريه و دردام

ميگذري از منو ميري اما باز من بر ميگردم


 ميدونم برات عجيبه من با اون همه غرورم

پيش همه بديهات چه جوري بازم صبورم


 ميدونم واست سئواله که چرا پيشت حقيرم

دور ميشي منو نبيني ، باز سراغتو ميگيرم


ميدوني چرا هميشه من بدهکار تو ميشم؟

وقتي نيستيم يه جوري با خيالت راضي ميشم؟


 ميدوني واسه چي از تو بد مي بينمو ميخندم؟

تا نبيني گريه هامو هر دو چشمامو مي بندم؟


چاره اي جز اين ندارم، آخه خون شدي تو رگهام

مي ميرم اگه نباشي بي تو من بدجوري تنهام


 ميدونم يه روز مي فهمي روزي که دنيارو گشتي

من چه جوري تو رو خواستم تو چه جور از من گذشتي

ما سهم همیم اینو این فاصله میدونه

دلسرد نشو از عشق ، از بختی كه خوابیده

افسانه ی ما روزی، دنیارو تكون میده


درهارو به روی بغض، با هم دیگه میبندیم

یه روزی به امروزو ،این فاصله میخندیم


عمری اگه باقی بود ،فردارو اگه دیدیم

با شهرت این احساس، دنیارو تكون میدیم


دنیارو تكون میدیم، اینجوری كه دل بستیم

این حرف كمی نیست كه ،ما عاشق هم هستیم


امروزو مدارا کن ، لبخند بزن بازم

من این توی غمگینو ،انگاری نمیشناسم


یه زندگی می ارزه لبخند تو رو دیدن

وقتی كه تو میخندی دنیارو بهم میدن


لبخند بزن، دنیا اینجوری نمیمونه

ما سهم همیم ، اینو این فاصله میدونه

دلم گرفته آسمون نمیتونم گریه کنم

دلم گرفته آسمون نمیتونم گریه کنم

شکنجه میشم از خودم نمیتونم شکوه کنم

انگاری کوه غصه ها رو سینه من امده



آخ داره باورم میشه خنده به ما نیومده

 
 دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم

 تو روزگار بی کسی یه عمر که دربدرم

 
 حتی صدای نفسم میگه که توی قفسم


  من واسه آتیش زدن یه کوله بار شب بسم


  دلم گرفته آسمون یکم منو حوصله کن

 
   نگو که از این روزگار یه خورده کمتر گله کن


   منو به بازی میگیره عقربه های ساعتم


  برگه تقویم میکنه لحظه به لحظه لعنتم


 آهای زمین یه لحظه تو نفس نزن

 نچرخ تا آروم بگیره یه آدم شکسته تن

خبر مرگ من

گاه می اندیشم

خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟

آن زمان که خبر مرگ مرا

از کسی میشنوی، روی تو را

کاشکی میدیدم.

شانه بالازدنت را،

-بی قید -

و تکان دادن دستت که،

- مهم نیست زیاد -

و تکان دادن سر را که

-عجیب! عاقبت مرد؟

-افسوس!

کاشکی میدیدم.

من با خود می گویم

چه کسی باور کرد

جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد ؟؟؟

می دانی ؟

بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟

دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟


آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو

زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟


تو ، خودت را هدیه ام کردی ، ولی من هم

شعرهایم را که بی پرواست ، می دانی؟


هر چه می خواهیم – آری – از همین امروز

از همین امروز ، مال ماست ، می دانی؟


گرچه من ، یک عمر همزاد عطش بودم

روح تو ، هم – سایه دریاست می دانی؟


« دوستت دارم!» - همین ! – این راز پنهانی

از نگاه ساکتم پیداست ، می دانی؟


عشق من ! – بی هیچ تردیدی – بمان با من

عشق یک مفهوم بی « اما» ست ، می دانی؟

عشق تو ، توی وجودم تا همیشه ، موندگاره

توکه نیستی ، زندگیمو/ زیره پای کی بریزم

واسه کی ، دلم بمیره / وقتی تو ، نیستی عزیزم


دسته سرده این زمونه / دستامو از تو جدا کرد

بازیه ، دوری و حسرت / با دلای ما ، چه ها  کرد


عشق تو ، توی وجودم /  تا همیشه ، موندگاره

همه آرزوم همینه / که ببینمت ، دوباره


دوریه تو داره آروم / من و از حال، در میاره

رنگه پیری ، ذره ذره / تو وجودم پا میزاره ، پا میزاره


طاقت دوری ندارم / تو بیا ، بمون کنارم

ارزونیه قدم تو / همه ی دارو ندارم


ای قشنگترین ترانه / با تو بودن ،آرزومه

ای تو نیمه ی وجودم / بی تو عمره من ، حرومه


نمیزارم ، که جدایی / عشقمو از تو بگیره

چشم به راهه تو میمونم / نگو اما دیگه دیره


دیگه دیره …

دلتنگ یعنی من , یعنی تو رو خواستن

قلبم به تو محتاجه ، چشمم به تو وابستست

این پنجره بی چشمات , از پلک زدن خستست


دلتنگی گنجشکا , آواز خیابونا

دیدن چی گذشت امروز , بین من و بارونا


دلتنگ یعنی من , یعنی تو رو خواستن

دلتنگ یعنی تو , تنهایی تنهایی


دلتنگ یعنی تو پیشم نمیمونی؟

اما نمیدونی هرلحظه اینجایی


انگار کسی امروز , جز من تو خیابون نیست

انگار که این بارون , بغض منه بارونیست !!!


دلتنگ یعنی تو , یعنی تو کنارم باش

هم بی قرارم کن , هم بی قرارم باش


دلتنگ یعنی من , یعنی تو رو خواستن

دلتنگ یعنی تو , دلتنگ یعنی من

تنهاي بي سنگ صبور

رفيق من سنگ صبور غم هام

به ديدنم بيا كه خيلي تنهام


هيشكي نمي فهمه چه حالي دارم

چه دنياي رو به زوالي دارم


مجنونم و دل زده از ليليا

خيلي دلم گرفته از خيليا


نمونده از جوونيام نشوني

پير شدم پير تو اي جووني


تنهاي بي سنگ صبور

خونهء سرد و سوت و كور


توي شبات ستاره نيست

موندي و راه چاره نيست


اگر چه هيچ كس نيومد

سري به تنهاييت نزد


اما تو كوه درد باش

طاقت بيار و مرد باش


تنهاي بي سنگ صبور

خونهء سرد و سوت و كور


توي شبات ستاره نيست

موندي و راه چاره نيست


اگر بياي همونجوري كه بودي

كم ميارن حسودا از حسودي


صداي سازم همه جا پر شده

هر كي شنيده از خودش بي خوده


اما خودم پر شدم از گلايه

هيچي ازم نمونده جز سايه


سايه اي كه خالي از عشق و اميد

هميشه محتاج به نور خورشيد


تنهاي بي سنگ صبور

خونهء سرد و سوت و كور


توي شبات ستاره نيست

موندي و راه چاره نيست


اگر چه هيچ كس نيومد

سري به تنهاييت نزد


اما تو كوه درد باش

طاقت بيار و مرد باش

چنان در قید مهرت پای بندم

چنان در قید مهرت پای بندم

که گویی آهوی سر در کمندم


گهی بر درد بی‌درمان بگریم

گهی بر حال بـی سامان بخنـدم


نه مجنونم که دل بردارم از دوست

مده گر عاقلی بیهوده پندم


گر آوازم دهی من خفته در گور

برآساید روان دردمندم


سری دارم فدای خاک پایت

گر آسایش رسانی ور گزندم


وگر در رنج سعدی راحت توست

من این بیداد بر خود می پسندم


سعدی

میگن عاشقا نجیبن حقشون رو نمی گیرن  تویه این دنیا غریبن

می گن عاشق بی قراره

همیشه چشم انتظاره


برای چشمای عاشق

گریه کردن افتخاره


می گن عاشق دلشکستس

زبونش همیشه بستس


می گن عاشقا همیشه

کشتیشون به گل نشستس


آرزوهاشون قشنگه

دلشون صاف و یه رنگه


نمی دونن چرا دنیا

داره با اونا می جنگه


می گن عاشقا نجیبن

تو رفاقت بی رقیبن


حقشون رو نمی گیرن

تویه این دنیا غریبن

دوباره چشمام شده خیس ...

منو ببخش به خاطرت , دوباره چشمام شده خیس

یا مثل من اگه کسی , به فکر دردهای تو نیس


خودت میدونی که برام , از خودمم مهمتری

ببخش که هرشب , از تویه فکرو خیالم میگذری


ببخش اگه هرجا میری , دلم برات شور میزنه

تا بر نگردی پیش من , دلواپسی ماله منه


ببخش اگه هر دفعه من , تو آشتی پیش قدم میشم

مغرورم اما پیشه تو , تازه خوده خودم میشم


وقتی تورو میبینمت , نگام همش سمته تو

تموم آرزوی من , دیدن لبخند تو


اگر دلتو میزنه حرفایه پر محبتم

دلخور نشو از دست من , بزن به پایه غیرتم


صحبت رفتن که میشه , بی اعتنایی میکنم

ببخش اگه محبت رو , از تو گدایی میکنم


ببخش اگه روی دلم , اسمه تورو هک میکنم

وقتی دلت میگیره من , به بودنم شک میکنم


ببخش اگه به یاد تو , پلکامو رو هم میذارم

هر شب تو رویای منی , چی کار کنم دوست دارم

وقتی کسی رو دوست داری

وقتی کسی رو دوست داری

از همه دنیا میگذری

تولده دوبارته اسم اونو که میبری

وقتس کسی رو دوست داری

میخوای بهش تکیه کنی

بگی که محتاجشی و به خاطرش گریه کنی

وقتی کسی رو دوست داری حاضری دنیا بد باشه

فقط اونی که دوست داری عاشقی رو بلد باشه

حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس

وقتی کسی رو دوست داری معنی نداره دیگه ترس

وقتی کسی رو دوست داری به خاطرش میری به جنگ

به خاطرش دروغ میگی قلبت میشه یه تیکه سنگ

وقتی کسی رو دوست داری دنیارو از یاد میبری

دارو ندارت رو میدی تا اونو به دست بیاری

حاضری هر چی دوست نداشت به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی

حاضری هر روز سره اون با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی