نرو میمیرم ، نمی تونم ...
تو نرو ...
تلخ ِ بی تو بخوام بمونم
سخته بخوام بی تو بخونم
نرو میمیرم ، نمی تونم
خسته شدم ، خسته شدم از این شبای انتظار
من موندم وسکوت ویه دل بی قرار
من موندم و یه عالمه دلشوره و دلواپسی
دارم میمیرم ای خدا تو بگو چرا ؟!
تو نرو ...
تلخ ِ بی تو بخوام بمونم
سخته بخوام بی تو بخونم
نرو میمیرم ، نمی تونم
خسته شدم ، خسته شدم از این شبای انتظار
من موندم وسکوت ویه دل بی قرار
من موندم و یه عالمه دلشوره و دلواپسی
دارم میمیرم ای خدا تو بگو چرا ؟!
حال و هوایم این روزها ..
مثل "ابر" شده انگاری،...
باد که می خورد به تنم ...
"باران" می آید ...!!!!!
راستش می دونی عاطفه ؟ مشکل این جاست که به خدا اعتماد نداریم وگرنه وقتی به خدا توکل کنیم که دیگه جای ترسیدن باقی نمی مونه!!!
کوچکتـر که بودیم ایـمانمان بـزرگـتر بود،
بـادبـادک می سـاخـتـیـم ،
اما نـمی تـرسـیـدیـم که یک وقـت بـاد نباشـد...
کاش حالا هم مث اون موقع ها بهش اعتماد میکردیم!!!!
تو رو خدا قبول کن که استخاره کنی ؟
گاه آدمی در بیست سالگی می میرد
ولی در هفتاد سالگی به خاک سپرده میشود.
"صادق هدایت"
به خدا منم الان همین حسو دارم!!
فقط کاش می شد تو همین 20 سالگی به خاک هم سپرده می شدم ...
فقط یه دلیل دارم که تا حالا تحمل کردم و کاری دست خودم ندادم!!!
.
.
.
.
فقط بخاطر
.
.
.
.
.
اشکهای مــــــــــــــــادرم.
کاش تو هم کمکم کنی که این کارو نکنم وگرنه من تنهایی زیاد دووم نمیارم و میترسم که ...
به خدا نمی دونم دیگه باید چیکار کنم؟! آخه تو رو که هیچ جوری نمیتونم فراموش کنم! تو هم که انگار تصمیم گرفتی که حتما منو بکشی و هیچ جوری هم به کمترش قانع نمی شی!!! آخه تو که میبینی وضع منو که نمیتونم فراموشت کنم پس این کارا رو واسه چی می کنی؟! تو که خودتم باید تا حالا متوجه شده باشی که من هر چی هم که بگذره نمیتونم فراموشت کنم! به خدا انقد دوست دارم که مطمئنم هیشکی قد من دوست نداره! آره هیشکی ... این بار دیگه واقعا با قطعیت تمام میگم که هیشکی قد من دوست نداره و ادعا میکنم!! حاضرم با هرکسی هم بگی کل بندازم ببینم کی بیشتر دوست داره!!اون موقع یادته میگفتی من نمیتونم ادعا کنم بیشتر از همه دوست دارم؟ و دلیلت این بود که میگفتی مهدی بعد از اینکه اون بلاها رو به سرش آوردی باز دوست داشته؟ حالا من میپرسم اون بلاها یک صدم این بلاهایی که تو این 3 ماه به سر من آوردی هم نمیشه ولی چی؟ولی من هنوز دارم !!! آره این بار واقعا ادعا دارم که هیشکی قد من دوست نداره و اینو مطمئنم خودتم حالا دیگه باید متوجه شده باشی.. پس تو رو خدا یه کاری کن! به خدا دارم میمیرم! دارم ذره ذره آب میشم! به خدا دست خودم نیست! به خدا هیچ چیزی و هیچ کسی نمیتونه کمکی بهم کنه به جز تو، ! تو رو به خدا ، تو رو به جون هر کی دوست داری نذار بدبخت بشم!آره بدبخت!!! حالا دیگه فک کنم میفهمی منظورم از اینکه میگم بی تو بدبخت می شم چی هست درسته؟ به خدا اگه کمکم نکنی زندگی یه نفرو ازش گفتی!! یعنی انقد زندگی بقیه واست بی اهمیته؟!! به نظرت با خراب کردن و داغون کردن زندگی یکی دیگه میتونی زندگی خودتو بسازی؟!! به خدا باور کن این جوری نیست!! عاطفه به خدا هنوز دیر نیست ! هنوز میشه کاری کرد!! بازم مث صد بار قبل که گفتم میگم، اگه حرف منو قبول نداری استخاره کن! خدا که دیگه دروغ نمیگه که!!! چرا قبول نمیکنی؟ یعنی حرف خدا هم واست مهم نیست؟! به خدا اگه استخاره کنی مطمئن باش اولا اینکه بهترین تصمیم رو گرفتی و بعدش اصلا جای نگرانی و دل مشغولی نیست! و دوما خدا خودش کمک میکنه واسه عمل کردن به نتیجه اش !!!
نبودت مثل کبريت ، و دلم انبار باروته
نباشي روز تاريکم ، يه اقيانوسه آتيشه
تموم غصه دنيا ، تو قلبم ته نشين ميشه
دنيا رو بي چشمات نميخوام يه لحظه
دنيا بي چشمات يه دروغ محضه!
نباشي هر شب و هر روز ، همش ويلون وآوارم
با فکرت زنده ميمونم ، تا وقتي که نفس دارم
تا وقتي که نبود تو ، يه روز کاري بده دستم
بمون تا اخر دنيا،بموني تا تهش هستممن نمی تونم فراموشت کنم
این بغض نکبتی هم جا خوش کرده در گلویم
که دائما
بهانه ات را می گیرد!!
"از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شوی
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست
و گذر فصل ها و عبور سالها بر آن اثر می گذارد ,
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند
و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست !"
کتاب کویر (دکتر شریعتی ) / فصل دوست داشتن / صفحه 62
عاطفه خیلی دوست دارم، نمیدونم شاید دلیل اینکه من نمیتونم فراموش کنم اینه که دوست دارم و عشق نیست و حتی دلیل این که هرچی میگذره بیشتر دوست دارم و از شدتش کم نمیشه!!! البته به قول دکتر شریعتی دوست داشتن از عشق برتر است !!! و اینم بگم که عاشق روزی سیراب می شود ولی کسی که دوستت داره هیچوقت ازت خسته نمیشه!!
يك بار ،
يك بار ،
و فقط يك بار مي توان عاشق شد.
عاشق زن ،
عاشق مرد ،
عاشق انديشه،
عاشق وطن ،
عاشق خدا،
عاشق عشق ....
يك بار ،فقط يك بار.
بار دوم ديگر خبري از جنس اصل نيست
(نادر ابراهيمي- از كتاب "يك عاشقانه آرام")
شما چقد با این جمله موافقید؟؟
پ ن : میبینی عاطفه؟ یعنی به فرض محال هم که من تو رو فراموش کنم ، معنیش اینه که دیگه تا آخر عمرم هیچوقت از عشق سهمی نمیبرم!!! حالا آیا دوست داری این بلا رو به سرم بیاری؟!
این بار پستم یه فرق کوچولو داره!!
فرقش اینه که این بار مخاطب خاصم خدا هست ...
داغونم ای خدا
بسه دیگه
22 سال زندگی کافیه
می دونی چند روز میشه؟!
بیشتر از 8000 روووووز !!!!!!
به همین راضیم
دیگه بیشتر نمی خو ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ام...
مگه چقدر طاقت دارم من ؟!! هان؟؟
دیگه هیچ چیزی ازم نمونده ، دنیا ...
جز همین جونم ، که مونده کف دستت
اینکه چیزی نیست ، دیگه ته مونده هاشه ...
همینم بگیرش از من ناز شصتت ...
اینجا تا پیراهنت را سیاه نبینند
باور نمی کنند
چیزی از دست داده باشی ...!
غربت آنست
بدانند کجایی و نگیرند خبر....
همین مسیر را مستقیم بروی
میرسی به دو راهی
یک راه به من ختم می شود ،
آن دیگری به ختم من....
چقدر جای تو خالی ست ،
جای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کرد !
حتی با گزینه مناسب !!!
قلب ،
غرور ،
پیمان
استعداد عجیبی در نشستن دارم ،
به پای تو ،
به امید تو ،
در انتظار تو.....
جایی وجود داره به نام “ســــــــــــیم آخر”
من دقیقا همون جام!
بزنم بهش یا نه . . . !؟
طعم سیب میدهد لب هایش
و من گناهکارترین حوّای زمینم
بهشت همینجاست ،
در آغوش تو با لب های ممنوعه ات....
به خاطر کسی که دوسش داری
همه چیزو از سرراهت خط بزنی
بعد بفهمی
خودت تو لیستی بودی که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده![]()
![]()
ارسالی از behtare_nashnac_mano
داغ دلم تازه ميشه ، اسمت و وقتي مي آرم

تا نیم ساعت دیگه امتحانم شروع میشه!! منم به زور تونستم فقط جزوه شو نگاه کنم!! به خدا نمیدونی چقد دوست داشتم تو بودی بهم امید میدادی! نه فقط واسه این کارا!!!! کلا واسه هر کاری! اون وقت میدیدی وقتی انگیزه داشته باشم چیکار میکنم! به خدا الان دیگه واسم هیچی مهم نیست هیچی!!!
دیشب باز بحث جشن فارق التحصیلی شد و باز فقط حال من این وسط گرفته شد!! به خدا نمیدونی چه حالی داشتم! دیشب میخواستم خیر سرم زود بخوابم که صب بیدار شم واسه امتحانم ولی این بحث که شد و باز دوباره یاد آخر ترم افتادم دیگه اصلا هر کار میکردم خوابم نمیبرد!!!
به خدا عاطفه ببین این حرف اولم بوده و همیشه هم حرفم همینه و محاله که عوض بشه!!! " من دوست دارم و فقط هم تو رو میخوام و هیچ جوری هم و هر چی هم که زمان بگذره و یا هر بلایی که هم سرم بیاد نمیتونه نظرمو عوض کنه " همین!!! تو رو به خدا بفهم حرفمو!!! تو رو به خدا کمکم کن! نذار اینجوری بدبخت بشم!! حالا میفهمی واسه چی میگفتم با رفتن تو زندگیم بدبخت میشم؟؟! ببین الان چند وقت گذشته که تو محل هم بهم نذاشتی؟؟نزدیک 3 ماه میشه درسته؟ ولی من حتی یه ذره عشقم کم شده؟؟ به خدا باور کن من این که 3 ماه بوده حتی اگه هزار سال هم بگذره باز هم نظرم همینه!! پس الکی خودمونو گول نزنیم و بگیم با زمان فراموش میشه و صد تا چیز دیگه!!! یادته نوشته بودی با مهدی کاری کردی که آدم با دشمنش هم نمیکنه ولی اون هنوز دوست داشت و میگفتی من نمیتونم ادعا کنم بیشتر از همه دوست دارم؟؟ حالا باز هم بهم میگی که من نمیتونم ادعایی داشته باشم؟؟ به سر مهدی هم این بلاها رو آورده بودی؟!! پس تو رو به خدا باورم کن! به خدا نمیتونم ! آخه مگه چه گناهی کردم که باید این جوری به سرم بیاد؟ به خدا فقط جرم من اینه که صادقانه دوست دارم و اومدم همه چی رو صادقانه بهت گفتم! جرمم اینه که بلد نیستم مث خیلی ها نقش بازی کنم! جرمم اینه که انقد دوست دارم که غرورمو و همه چیمو واسه تو خرد کردم ! جرمم اینه که مث بقیه نیستم که بتونم فراموش کنم و برم سراغ یکی دیگه ...
تو رو به هر کی میپرستی، تو رو به جون عزیزترینت کمکم کن! تو رو به خدا نذار بیشتر عذاب بکشم! تو خودتم هم میدونی که من نمیتونم فراموشت کنم پس بیا دیگه گول خودمون نزنیم ...