بی معرفت ...

دلم برات تنگ شده بی معرفت

تو نیستی و گریه شده یه عادت


دلم برات تنگ شده خیلی زیاد

دلم بجز تو هیچکسو نمیخواد


اینقدر گریه کردم این شبا رو

قسم دادم خدا رو به خدا رو


چه غصه ها که از غم تو خوردم

عطر تو رو خونه به خونه بردم


من به تو دل دادم و دل سپردم

نبودی که ببینی غصه خوردم


دلم برات تنگ شده خیلی زیاد

نبودی و ندیدی بی تو مردم


پ ن  : گاه شمار جدایی : روز بیست و سوم

پ ن  2: هنوز عسلویه هستم و چقدر هوا گرمه ...

من جدی جدی بی تو میمیرم

بچه ها شوخی شوخی گنجشک ها رو سنگ می زنن ولی اونا جدی جدی میمیرن

آدما شوخی شوخی زخم می زنن ولی قلبها جدی جدی می شکنن

 تو شوخی شوخی به من لبخند زدی ولی من جدی جدی عاشقت شدم

 تو شوخی شوخی منو فراموش می کنی ولی من جدی جدی بی تو میمیرم


پ ن: عاطفه امیدوارم دوست نداشته باشی من بمیرم ...