یه اتفاق خوب ...
دِلــَم یک اتِّفاق می خـواهـَد !
یکـــ تـلفن نا آشنا
با بـی مـِـ ـیلی تـمام جواب دَهَم
و صـِـــــــــــدای....
پ ن : گاه شمار جدایی : روز چهل و هفتم
پ ن 2: دیشب اولین شب قدر بود و فقط همین اتفاق رو از خدا خواستم ، درست مثل پارسال ... ولی فکر کنم دیگه فقط یه معجزه میتونه دعامو برآورده کنه ...
پ ن 3 : راستی شب رویایی دیشب در المپیک رو هم به همه تبریک میگم ، مخصوصا نقره احسان حدادی که واقعا قد طلا ارزش داشت. هم از این لحاظ که اولین مدال بود تو این رشته و هم اینکه با تلاش و بدون مربی (متاسفانه!!!!) تونست این کارو کنه. فقط ایکاش حق عبدولی رو نخورده بودن!!! نمیدونم چطور میتونن انقد ساده حق کسی رو که 4 سال برای همچین روزی تلاش کرده رو ضایع کنن و به خودشون هم ببالن ...
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۹:۳۶ ق.ظ توسط مصطفی
|
چقد آسون تو رفتی و ندیدی ...