گفتمش دل می خری ؟
پرسید : چند ؟

گفتمش دل مال تو
تنها بخند

خنده ای کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود
...


ارسالی از لاله تقی لو