امروز دیگه نمیدونم این بلاگفا چه مرگش شده!! هرچی مینویسم و ثبت رو میزنم میگه با مشکل روبرو شده است!!! انقد اعصابم خرد که دیگه بعضی  وقتا با خودم میگم چرا باید بیام اینجا بنویسم؟ وقتی حتی معلوم نیست اینجا بیای یا نه!! ولی میدونی؟ نمیتونم ننویسم! آخه من پیش هیشکی که نمیتونم دردامو بگم! فقط اینجا واسم میمونه که میتونم بنویسم شاید یه وقت گذرت به این ورا افتاد و بیای و ببنی که چقد دوست داشتم! ولی شاید اون روز خیلی دیر باشه خیلی دیر ... و دیگه منم نباشم!! 

شاید یک روزی این حرفام منو یاد تو بندازه

بفهمی عاشقت بودم بدون حد و اندازه

ولی امیدوارم اون روز زیاد دیر نباشه و منم هنوز باشم ، منم باشم که بتونم این حرفا رو مستقیم به خودت بگم نه به این صفحه مانیتور، به خدا اصلا دوست داشتنت هیچ حد و مرزی نداره ! آخه چه جوری از من توقع داری بتونم فراموشت کنم؟! وقتی همه وجودم تو هستی ؟حتی اگه بمیرمم مطمئن باش هنوز نمیتونم تو رو فراموش کنم!

به زیر خاکم و هنوز نرفتی از خیال من ...